Web Analytics Made Easy - Statcounter

مراسم رونمایی از مجموعه داستان «مثل روز‌های زندگی» عصر سه‌شنبه ۱۲ تیرماه، با حضور محمدرضا سرشار، رضا اسماعیلی و جمعی از نویسندگان این مجموعه برگزار شد.

* سرشار: داستان‌های «مثل روز‌های زندگی» با آثار نویسندگان بزرگ برابری می‌کند/ آموزش داستان‌نویسی طی ۳۷ سال

بر اساس این گزارش، محمدرضا سرشار در ابتدای این نشست با اشاره به اینکه خوشحالیم روز ملی قلم پس از وارد شدن در تقویم رسمی کشور با تلاش خبرگزاری‌های متعهد و خبرنگاران، نشریات و انجمن قلم ایران تثبیت شد، گفت: روز ملی قلم به عنوان یک روز مهم فرهنگی کشور مطرح است و یکی از اتفاقات مهم سال یعنی برگزاری جایزه قلم زرین در این روز رخ می‌دهد که اتفاق مهمی است.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

وی درباره مجموعه داستان «مثل روز‌های زندگی» خاطرنشان کرد: بنده به عنوان فردی که قبل از انقلاب ۴ عنوان از کتاب‌هایم منتشر شده بود پس از پیروزی انقلاب حداقل ۲ سال فاصله، به تدریس پرداختم. نه اهل نزدیکی به مراکز قدرت بودم و نه کسی از من خواست تا در نهادی فعالیت کنم.

نویسنده کتاب «بیست سال تلاش» گفت: تا سال ۵۹ در همان مدرسه تدریس می‌کردم. روز‌هایی که همزمان اولین شماره‌های مجلات پیک به دستم می‌رسید. این مجله سال ۱۳۴۴ تاسیس شده بود. (در معاونت کتاب‌های درسی وزارت آموزش و پرورش) که برای مقاطع زیر دبیرستان تا معلمی و خانواده مجله منتشر می‌شد. پس از انقلاب تغییراتی حاصل شد و «محمود حکیمی» به سرپرستی مؤسسه منصوب شد.

سرشار در بخش دیگری از سخنان خود ضمن اشاره به اینکه در این نشریه آن روز‌ها تنها تغییر این بود که معاون سردبیر‌های قبل از انقلاب دبیر شده بودند، توضیح داد: آقای حکیمی آن روز‌ها تنها بود. یک معاون هم همراه برده بود. وقتی مجله نوجوانش به دستم رسید نقدی بر آن نوشتم و به او رساندم. در آن متن و نقد نوشته بودم مجله اینگونه باشد، بهتر خواهد بود و یا اینکه جای چه مطلبی در آن خالی است و... ایشان از نامه من خوشش آمد و از من دعوت کرد که سال ۵۹ به دیدارش بروم. اصرار داشت همکار شویم. مدتی گذشت ابتدا سردبیر مجله دانش‌آموز شدم و در آنجا فعالیت می‌کردم.

این مدرس داستان‌نویس تاکید کرد: همان روز‌ها بود که مجله نوجوان با سردبیری یک فرد توده‌ای منتشر می‌شد. آقای حکیمی از من خواست قبل از انتشار ماکت مجله را ببینم. قبل از چاپ کار‌های ایشان را هم می‌دیدم. بگذریم که تحولاتی در آن روز‌ها در دفتر صورت گرفت و سیدکاظم موسوی به آنجا آمد و پس از ورود او تمام مجلات تعطیل شد. مجله ما هم که آماده انتشار بود تعطیل شد و من از آن نشریه منفک شدم و سال ۶۰ به رادیو رفتم.

نویسنده کتاب «نگاهی به ادبیات کودکان قبل و بعد از انقلاب» ابراز داشت: من مامور به خدمت در رادیو و سردبیر سه برنامه و مجری یک برنامه دیگر بودم. در برنامه آینده‌سازان آموزش داستان نویسی را در رادیو به راه انداختم و هفته‌ای نیم ساعت آموزش می‌دادیم. حتی نوشته‌های اعضا را نقد می‌کردیم که همان روز‌ها با ۴ یا ۵ چهره برجسته آشنا شدم که از آن جمله می‌توانم به نام محمدرضا بایرامی یا مجید درخشانی، توکلی، خواهران گلپرور و خیلی از نویسندگان دیگر اشاره کنم

به گفته وی، زمانی که به رادیو رفتم متوجه شدم یکی از معضلات‌مان یعنی کمبود نویسنده شدم. ما باید آموزش را شروع می‌کردیم تا به چهره‌ها می‌رسیدیم. همان روز‌ها در همان جا رو در رو با برخی‌ها کار می‌کردم. روز‌هایی که میرکیانی شغل آزاد داشت و اینگونه کار می‌کرد. او را دعوت کردم. کیان‌پور را نیز به همکاری دعوت کردم. آن‌ها نویسندگان بزرگی شدند و در حال حاضر جوایز متعددی دارند؛ اما دیدم با این چند نفر کار پیش نمی‌رود. باید آموزش وسیعی را می‌داشتیم.

وی تاکید کرد: رادیو کار فرعی من بود. همان روز‌ها دفتر ۶۰ برگی داشتم که برای هر یک از دوستان یک صفحه از آن را به مشخصات‌شان تخصیص داده بودم. دیدم اینگونه به جایی نمی‌رسیم. هر چند در حال حاضر الان منابع رادیو بیشتر است. فکر کردم باید جایی را پیدا کنیم که دغدغه برنامه‌سازی روزمره نداشته باشیم تا با آرامش به پرورش نیرو بپردازیم.

نویسنده کتاب «قصه پر غصه ما» ابراز داشت: پس از سه سال و نیم آقای مخملباف از من دعوت کرد (به صورت کتبی) تا از حوزه هنری بازدید کنم. وقتی به حوزه رفتم دیدم فضای قشنگی دارد فضای بزرگی که هر کسی یک گوشه از آن کار می‌کرد؛ با توجه به اینکه حوزه هیچ وظیفه‌ای نداشت لازم بود برنامه‌ای تهیه شود، اما بعد‌ها آقای زم اصرار کرد و من در واحد ادبیات حوزه مشغول به کار شدم. اما جالب اینکه حقوق من در رادیو ۷۲۰۰ هزار تومان بود، اما وقتی به حوزه رفتم به حدود ۴ هزار تومان تقلیل یافت.

این نویسنده در بخشی از این مراسم ضمن اشاره به اینکه ما باید کاری می‌کردیم تا از اقصی نقاط کشور استعداد‌ها شناسایی می‌شد، گفت: دیدم حوزه هنری موقعیت خوبی است که چهره‌ها را از سراسر کشور شناسایی کنیم. در حوزه هنری هم آموزش‌های حضوری داشتیم و هم از راه دور و گاهی در این کلاس‌ها و آموزش‌ها یک داستان ۳ یا ۴ بار اصلاح می‌شد.

وی تصریح کرد: در حوزه هنری چند کار مهم انجام دادیم. اول اینکه نقد آثار نویسندگان را عمومی‌تر کردیم و عده بیشتری به جمع ما افزوده شدند. به برخی‌ها نامه نوشتم و از آن‌ها دعوت کردم تا در کنارمان باشند. برخی هم آثارشان را برای بررسی به مرکز می‌فرستادند. در آن زمان مسئول این بخش مرحوم حسین سلیمانی بود.

سرشار با بیان اینکه جلسات نقد داستان عموما جلسات داخلی بود، بیان کرد: در این جلسات اعضا هفته‌ای یک بار آثارشان را می‌خواندند، اما به ندرت این جلسات و داستان خوانی‌ها عام‌تر شد. هر چند سخت گرفته می‌شد و دوستان تاکید بر این سختی داشتند، ولی من اصرار می‌کردم سخت نگیرید و بدین ترتیب جلسات آرام آرام گسترش یافت و در کنار آن تنوعی هم یافت.

* آغاز ثبت‌نام برای کلاس‌های داستان‌نویسی از سال ۶۵

به گفته وی، سال ۶۵ گفتند که باید از علاقمندان درخواست کنیم تا برای حضور در کلاس‌های آموزشی داستان نویسی رسما ثبت‌نام کنند. ثبت نام که آغاز شد استقبال چشمگیر و فراتر از انتظار بود. بر این اساس طی یک تدارکی تصمیم گرفتیم کلاس‌های آموزشی خانم‌ها و آقایان را برگزار کنیم. ضمن اینکه باید تاکید کنم در این کلاس‌ها افرادی که با مقوله داستان بیگانه نبودند ثبت‌نام کرده بودند.

وی گفت: اولین دوره ما واحدی که تمام عناصر داستان را تدریس کند نداشت، همان مدرسی که جرات داشته باشد به تنهایی موارد داستان نویسی را بیان کند، از این رو تصمیم گرفتیم تدریس شخصیت پردازی را به یک نفر، زاویه دید را به یک نفر دیگر و... در نهایت کلاس‌های خوبی برگزار شد و از همان کلاس‌ها ۱۷ داستان نویس معرفی شدند که از آن جمله می‌توان به راضیه تجار، سمیرا اصلانپور، مهناز بهمن، مهدی خلیلی، جواد جزیمی، محمدعلی گودینی، زهرا زواریان، محسن مومنی، علی‌اکبر والایی و .. اشاره کرد و تاکید می‌کنم اگر آن کلاس‌ها نبود چیزی به نام ادبیات داستانی انقلاب به این شکل نداشتیم.

سرشار گفت: کلاس‌ها و دوره‌ها ادامه یافت. کاری که انجام می‌شد جلسات نقدی بود که مکمل آموزش داشتیم و آنچه به شکل نظری در کلاس‌ها هنرجویان می‌آموختند در کلاس نقد عملی امتحان می‌کردند که این امر فوق‌العاده برای ثبیت آموخته‌ها مفید بود. البته خیلی‌ها هم رها کردند.

نویسنده کتاب «تشنه دیدار» تصریح کرد: این کلاس‌ها بعد‌ها هم ادامه یافت. سال ۶۷ به این نتیجه رسیدم که این کلاس‌ها تنها مختص تهرانی‌هاست و علاقمندان شهرستانی از آن بی‌نصیب هستند؛ بنابراین طرح پیک قصه‌نویسی را استارت زدیم (یعنی آموزش از راه دور) جزوه‌هایی نوشته شد، پیک ادامه یافت و فکر می‌کنم همچنان استمرار دارد. اما کار دیگر حوزه انتشار آثار نوقلمان بود که از آن دسته می‌توان به نام مرحوم فیروز زنوزی جلالی اشاره کرد. با این حال که مرحوم زنوزی از بنده بزرگتر بود، اما اولین داستانش در ماهنامه داستان پس از انقلاب توسط بنده منتشر شد.

وی در ادامه به انتشار گاهنامه داستان ابتدا با مسئولیت محسن سلیمانی سپس داریوش عابدی و خودش اشاره کرد و گفت: پس از آقای عابدی گاهنامه دیگر منتشر نشد.

سرشار همچنین با اشاره به اینکه گاهی برای یک داستان دو صفحه‌ای ۴ صفحه نقد می‌نوشتم و کلاس‌های داستان نویسی تا امروز استمرار داشته، گفت: الان حدود ۳۸ سال از عمر آن کلاس‌ها می‌گذرد. حوزه هنری تا دو سال پیش یک ریال وجه از شرکت‌کنندگان دریافت نمی‌کرد و آخرین محصول این کلاس‌ها همین کتاب مثل روز‌های زندگی است که جلد اول آثار نویسندگان در طول مسئولیت بنده بود. آن کتاب به چاپ دوم هم رسید. کتابی که مربوط به چند نویسنده جوان بود و رسیدن آن به چاپ دوم خبر خوبی محسوب می‌شود. البته این مجلد حدود ۵-۶ سال در انتظار چاپ بود.

سرشار ضمن اشاره به مشکلات صنعت نشر و مشکلات اقتصادی دلیل این تعلل در نشر را موارد مذکور دانست و گفت: به نظر می‌رسد مشکلات در حال حاضر کمتر شده و سوره مهر تقریبا به روز شده است. چرا که عنوان می‌شود کتابی که چند سال در انتظار انتشار باشد در سوره مهر وجود ندارد که این جای تشکر دارد. امیدواریم باز هم این جلسات نقد ادامه‌دار باشد و نویسندگان بزرگی از آن به جامعه ادبی معرفی شوند. به نظر می‌رسد همه می‌آیند و می‌روند، اما پای ثابت این جلسات من هستم.

وی در پایان سخنان خود گفت: به جرات می‌توانم بگویم داستان‌هایی که از اعضای این جلسات سه‌شنبه‌های دوست‌داشتنی و یا مثل روز‌های زندگی منتشر شده با آثار نویسندگان صاحب نام کشور برابری می‌کند. در حال حاضر کلاس‌های داستان نویسی و نقد در کل کشور فراگیر شده، اما با یکدیگر متفاوت هستند چرا که هنر کیفی است، اما باید بگویم جلسات داستان نویسی حوزه هنری از سالم‌ترین جلسات نقد داستان نویسی کشور ما، تاکنون بوده است.

در ادامه این مراسم «حسن گلچین» از جمله نویسندگان مجموعه «مثل روز‌های زندگی» برای داستان قطار اکسپرس خواب گرگان» در سخنانی کوتاه گفت: جلسات نقد آقای سرشار خاطره‌انگیز بود. من زمانی که وارد کلاس‌های قصه نویسی ایشان شدم نمی‌دانستم داستان چیست و چطور باید نوشت. اصلا داستان نوشتن را بلد نبودم، اما با کمک اساتیدی، چون محمدرضا سرشار و دیگران شاهدیم که نویسندگان خوبی پرورش یافتند و مطرح می‌شوند. به شخصه باید از آقای سرشار تشکر کنم چراکه به ما کمک‌های بسیار کرد و شاهدیم چهره‌هایی تربیت شدند که برای پیشبرد اهداف انقلاب در نظر گرفته است.

«شریف‌رضویان» از دیگر نویسندگان مجموعه برای داستان «راه مخفی» طی سخنانی بیان کرد:‌از سال ۱۳۸۲ داستان نویسی را شروع کردم. من آموختن را در جلسات نقد آقای سرشار پیگیری می‌کردم. زیرا جلسات نقد ایشان برای آموزش داستان نویسان مکمل خوبی بود. وقتی شروع به نوشتن و نقد می‌کردیم پیاده کردن آموخته‌ها بسیار دشوار است.

وی ادامه داد: من داستانی نوشته بودم و برای مطالعه به چند نفر داده بودم. آن‌ها هم از اثرم تعریف می‌کردند، اما وقتی همان داستان را به آقای سرشار دادم ایشان گفتند این داستان را کنار می‌گذاریم؛ نقد سخت بود، ولی ایستادیم، نقد‌ها را شنیدیم، ولی کنار ننشستیم. نقد باعث شناخت ایرادات می‌شود و من تا سال ۹۴ پیگیرانه کلاس‌ها را دنبال می‌کردم، اما در سال‌های آخر داستانی نوشتم که ایشان تائید کردند. برای ما شیرین این بود که آقای سرشار به ما احسنت نهایی را می‌گفت، چون می‌دانستیم که ایشان از روی ضابطه و قاعده صحبت می‌کند.

«فاطمه دانشور» نویسنده داستان «نگین انگشتری» فرد دیگری بود که گفت: هر اثری که از بنده چاپ شده سرچشمه آن به حضور در کلاس‌های آقای سرشار برمی‌گردد. مدیون ایشان هستم و برای همین اولین داستان خودم با عنوان بهترین بابای دنیا را به او تقدیم کردم. کلاس‌های نقد آقای سرشار حسنی ندارد و آن این است که نباید منتظر تائید ایشان باشیم. آقای سرشار معمولا نقاط منفی کار را بیان می‌کند تا اثر چکش‌کاری شود و به چاپ برسد.

«سیدصالح یوسفی» نویسنده «دزدان امامزاده» هم گفت: من خودم را نویسنده نمی‌دانم. چند سال نوری با نویسندگی فاصله دارم. دو سال خدمت ایشان در کلاس‌ها بودم و تذکرات، راهنمایی‌ها و نکاتی رادر حوزه داستان نویسی به من آموختند.

«علیرضا عیوضی» هم گفت: از اولین داستانی که من نوشتم آقای سرشار بسیار تعریف کردند. قطعا اگر نویسنده‌ای اثر قابلی می‌نوشت ایشان از آن تقدیر می‌کرد.

«سهیلا ازگلی» نویسنده داستان «دشتی پر از شقایق» هم در پایان این مراسم گفت: سال ۸۳ در کلاس‌های ایشان شرکت می‌کردم و مهمترین جرقه‌ای که آقای سرشار در ذهن من زد و شکوفا شد این که به من گفت: قلم شما طنز است من با همان قلم طنز بسیار گفته‌ها و نقد‌ها را تاکنون بیان کردم. هر چند پیش از آن انگیزه‌ای برای داستان نویسی نداشتم.

مجموعه «مثل روز‌های زندگی...» شامل داستان‌های کوتاهی از زینب آقاشریعتمداری، مهدیه ارطایفه، سهیلا ازگلی، فاطمه دانشور، مرضیه شاکری، مریم شریف‌رضویان، ابوالفضل طاهرخانی، علیرضا عیوضی، معصومه عیوضی، فاطمه فدایی، حسن گلچین، زینب گودینی، مریم مقانی، یوسف نیکفام و سیدصالح یوسفی است. مجموعه مذکور به کوشش و با ویرایش محمدرضا سرشار انتشار یافته و در خبرگزاری فارس از آن رونمایی شد.

منبع: افکارنيوز

کلیدواژه: تقویم ایران انقلاب مدرسه خانواده معاون کودکان ادبیات حقوق زهرا مشکلات مشکلات اقتصادی جامعه خواب ذهن زینب قصه ظهر جمعه محمدرضا سرشار گوینده رادیو

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.afkarnews.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «افکارنيوز» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۹۵۱۳۱۱۷ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

گفتگوی وزیر جنگ آمریکا با همتای اسرائیلی خود درباره رفح

به گزارش خبرگزاری مهر به نقل از الجزیره، «لوید آستین»، وزیر حنگ آمریکا اعلام کرد که با همتای اسرائیلی خود در مورد مذاکرات جاری درباره اسرا و مسئله حمله زمینی به رفح گفتگو کرده است.

آستین در این ارتباط مدعی شد: «تعهد خود را برای حمایت از اسرائیل در دفاع از خود، حفاظت از غیرنظامیان فلسطینی و تشویق جریان کمک به غزه تکرار کردم.»

ادعای وزیر جنگ آمریکا درباره اسرائیل درحالی مطرح شده است که طی ساعات بامداد گذشته تاکنون حداقل ۲۱ نفر از جمله ۴ کودک در بمباران مناطق مختلف رفح به شهادت رسیده‌اند.

براساس گزارش‌ها، جنگنده‌های صهیونیستی طی بامداد گذشته حداقل ۱۱ منزل مسکونی در رفح را بمباران کرده‌اند.

توپخانه رژیم صهیونیستی مناطق شرقی استان رفح در جنوب نوار غزه را هدف قرار داد.

حملات به رفح و بمباران این شهر جنوبی غزه در حالی ادامه دارد که کابینه جنگ رژیم صهیونیستی بر سر حمله زمینی به رفح دچار اختلاف داخلی و سردرگمی است. شبکه ۱۴ تلویزیون رژیم صهیونیستی از درگیری لفظی میان مقامات صهیونیست در جلسه کابینه این رژیم خبر داد.

به گزارش این شبکه صهیونیستی «ایتمار بن گویر» وزیر امنیت داخلی رژیم صهیونیستی به دلیل آنچه توقف جنگ در غزه عنوان کرده، خواهان برکناری «یوآف گالانت» وزیر جنگ این رژیم شده است.

بر اساس این گزارش، «بنیامین نتانیاهو» نخست‌وزیر رژیم صهیونیستی در پاسخ به بن گویر گفته است: نصیحت‌های شما را نمی‌خواهم. ما به زودی وارد رفح خواهیم شد.

از سوی دیگر تلویزیون رژیم صهیونیستی گزارش داد که «یوآف گالانت» وزیر جنگ رژیم صهیونیستی در جلسه کابینه جنگ این رژیم از نتانیاهو خواسته است که با توافق مبادله اسرا موافقت کند.

مطابق گزارش این رسانه صهیونیستی گالانت ضمن تشویق نتانیاهو به امضای توافق مبادله اسرا و آتش‌بسی که روی میز است، به نتانیاهو اعلام کرده این توافق، یک توافق خوب و فرصتی برای بازگرداندن اسرای صهیونیست است.

روز گذشته نیز بنیامین نتانیاهو، نخست‌وزیر رژیم صهیونیستی با ادعای اینکه درخواست حماس برای توقف کامل جنگ و خروج نیروهای اسرائیلی از غزه «غیر قابل‌قبول» است، افزود: «پذیرش درخواست حماس به معنای پذیرش باقی ماندن این گروه در قدرت و همچنین تسلیم شدن در مقابل ایران است.»

نخست وزیر رژیم صهیونیستی در ادامه با اشاره به اهداف اعلامی کابینه جنگ افزود: «تا رسیدن به اهداف جنگ به نبرد در غزه ادامه می‌دهیم.»

وی در ادامه با تاکید بر سیاست تغییر وضعیت ژئوپلیتیکی غزه پس از پایان جنگ گفت که عدم تحقق این امر موجب خروج تیپ‌های حماس از مخفیگاه‌ها، به دست گرفتن مجدد قدرت در نوار غزه و تسهیل در روند بازسازی زیرساخت‌های نظامی در این باریکه خواهد شد.

نتانیاهو در ادامه مدعی شد که تن دادن به خواسته‌های جنبش حماس راه را برای تهدید امنیت اسرائیلی‌ها در شهرک‌های اطراف جنوب غزه و سراسر کشور تسهیل می‌کند.

این اظهارات نتانیاهو در حالی مطرح می‌شود که جنبش حماس بر خواسته‌های پیشین خود مبنی بر بازگشت آوارگان فلسطینی به شمال غزه و توقف پایدار جنگ تاکید می‌کند.

به نوشته العربیه نخست وزیر رژیم صهیونیستی در روند مذاکرات صلح با فشارهای داخلی متناضی دست به گریبان است. در حالی که خانواده اسرای اسرائیلی از طریق تظاهرات روزانه به دنبال حصول توافق میان اسرائیل و جنبش حماس هستند؛ نیروهای افراطی خواهان رد پیشنهادات حماس و حمله به رفح هستند.

به گفته مقامات اسرائیلی تقریباً ۱۲۹ اسیر اسرائیلی همچنان در غزه حضور دارند که از این تعداد ۳۵ نفر از آنها در حملات رژیم به نوار غزه کشته شدند.

کد خبر 6097745

دیگر خبرها

  • خاطره‌ای ماندگار از پرواز پروانه‌ها در حرم امام رضا (ع)
  • حمایت ویژه از ورزشکاران المپیکی و پارالمپیکی خوزستان
  • عکس/ گفتگوی زنده تلویزیونی رئیس جمهور با مردم
  • معرفی چند اثر خواندنی که در نمایشگاه کتاب تهران عرضه می‌شود/ از «نامه‌ای به آسمان» تا «تاکسی‌سواری»
  • ۱۰ گنج گمشده بزرگ تاریخ | داستان‌هایی خواندنی از گنج‌های مرموز دنیا
  • بیش از ۱۰۰۰ برنامه ویژه دهه کرامت در البرز اجرا می‌شود
  • آغاز ثبت‌نام کلاس اولی‌ها از فردا/ اعلام سن ثبت‌نام
  • «توسعه خواندنی است» در راه نمایشگاه کتاب
  • اختتامیه نخستین جشنواره قلب شهر برگزار می‌شود
  • گفتگوی وزیر جنگ آمریکا با همتای اسرائیلی خود درباره رفح